گفت انارهات که مونده چرا نمیخوری...

به بابا فکر میکنم؛ به دونه های تسبیحش به انارهایی که دونه میکرد...به صدای تنبکش که دیگه نمیاد.

به خودم و دلتنگی برای بابا. 

 مهم ترین سختی های این روزهام میتونه بی اعتبار بشه در برابر دلتنگی.