زندگی که راه نفس باقی نگذاره به تنهایی پناه میارم. نمیدونم چرا بعضی ها با تنهایی مثل بچه سرراهی و کودک سمج فال فروش سر چهار راه نگاه میکنن. تنهایی معشوقه ی پرناز و دور از دسترس ماست که بعد از ماه ها بی تابش بودن عصر سرد پاییزی ما رو به یک چای دعوت کرده.