رسیدم خونه شام خورده نخورده رفتم تو رختخواب. الان که ساعت یک ربع به پنج صبح هست بیدار شدم خودم رو از مقنعه و لباس بیرون خلاص کنم بغضم گرفت خدایا چرا با لباس خوابیدم دو ساعت دیگه میخوام بیدارشم برم سرکار بعد اتوی لباسهام خراب شد...یادم اومد این جمعه تعطیلم.بغضم بدل به شادی شد.