گفت باید با من بیای این تئاتر ببینی! چای داغ در دستم بود هنوز و داشتم به بقیه بایدهایی که ردیف میکرد گوش میدادم. دنیا جای خوبی بود اگر همه دیکتاتورها شبیه او بودند.