حرف هایی هم هست که گفتنش از من برنمی آید؛ شنیدنش را هم تو بلد نیستی.

این حرفها برای من به اشک تبدیل میشود برای تو به سردرد؛ بعد باز صبح فردا زندگی را از سر میگیریم، بی آنکه از حالِ دیروز اثری مانده باشد.